در لشگـر 27 محمد رســـول الله ' ص '
برادری بـود کـه عادت داشـت #پیشــانی شهـدا را ببـوســد !
وقتـی خـودش شهید شد بچه هــا تصمیم گرفتند به تلافــیِ
آن همــه محبت ،
پیشـــانی او را غرقِ بوسـه کننـــد .
پارچه را کـــه کنـــار زدنـــد ،
جنـازه ی بی سـر او دل همـه شان
را آتـــش زد .
شهیـــد ' حـــاج محمد ابراهیـــم همــت
http://www.afsaran.ir/payamak/1572253
گفت: به قیافه اش نگاه می کنم!
گفتم : الان فرض کن من همان کسی باشم که این اتفاق براش افتاده…!!! یکدفعه کمی از سرعتش کم کرد و نگاهی از آینه به من انداخت
و گفت : به قیافه ات نمیاد که آدم بدی باشی ، می رسونمت … .
خدای من!
من مسیر زندگی ام رو با تو طی کردم به خیال اینکه توشه ای دارم
اما الان هرچه نگاه می کنم ، می بینم هیچی ندارم، خالیه خالی ام …
فقط یک آه و افسوس که مفت عمرم از دست رفت …
خدایا ما رو می رسونی؟؟؟ یا همین جا وسط این بیابان سردرگمی پیاده مون میکنی؟؟؟
الهی و ربی من لی غیرک ...