یه بچه بسیجی بود خیلی اهل معنویت و دعا بود. برای خودش یه قبری کنده بود. شب ها می رفت تا صبح با خدا راز و نیاز می کرد. ما هم اهل شوخی بودیم.
یه شب مهتابی سه، چهار نفر شدیم توی عقبه. گفتیم بریم یه کمی باهاش شوخی کنیم. خلاصه قابلمه ی گردان را برداشتیم با بچه ها رفتیم سراغش. پشت خاکریز قبرش نشستیم. اون بنده ی خدا هم داشت با یه شور و حال خاصی نافله ی شب می خوند دیگه عجیب رفته بود تو حال!
ما به یکی از دوستامون که تن صدای بالایی داشت، گفتیم داخل قابلمه برای این که صدا توش بپیچه و به اصطلاح اکو بشه، بگو: اقراء...یهو دیدم بنده ی خدا تنش شروع کرد به لرزیدن و شور و حالش بیشتر شد یعنی به شدت متحول شده بود و فکر می کرد برایش آیه نازل شده! دوست ما برای بار دوم و سوم هم گفت: اقراء...بنده ی خدا با شور و حال و گریه گفت: چی بخونم. رفیق ما هم با همون صدای بلند و گیرا گفت: بابا کرم بخون.
http://www.afsaran.ir/payamak/1603013
با توجه به وضعیت منطقه از جمله وجود سد دربندیخان بنا شده بود که گردان ما در این عملیات حضور داشته باشه.
برای بچه های غواص گردان حضرت زینب این اولین بار بود که این ماموریت تعریف شده بود. حضور در یک منطقه کوهستانی.
فرماندهان با تلاش فراوانی داشتند تا تجربیات حضور خودشون در مناطق کوهستانی رو به نیروهای کم تجربه تر منتقل کنند و باز هم تشکیل کلاس های تبادل تجربه..
فرمانده دسته تلاش داشت تا تفاوت های سنگرهای مهمات در مناطق کوهستانی رو با مناطق هموار تشریح کنه..
و مجددا تاکید کنه که هنگام خنثی سازی سنگرها حواسمون خیلی به این موضوع باشه. چون هم باعث تلفات سنگین می شد و هم مقدار زیادی سلاح و مهمات از دست می رفت.
در انتها تقاضا کرد که اگه کسی تجربه ای در این خصوص داشت بیان کنه.
یه جوان تازه وارد اومد جلو و شروع کردن به تشریح دقیق سنگر های مورد نظر و راه های دقیق تشخیص اون ها...
اما در بین بهت و حیرت همه گفت یه موضوعی میتونه از این هم پر اهمیت تر باشه!
سنگرهای دیدبانی دشمن.
و بعد توضیح داد لوازمی که دشمن در اختیار داره اهمیتش برای ما به مراتب بالاتر از مهمات درون ذاقه ها هست و مشخصات دقیق اون سنگر ه رو هم تشریح کرد و رفت سر جای خودش نشست.
همه منتظر بودیم فرمانده دسته مجددا بیاد و جلسه رو ادامه بده.
اما ایشون بلند شد و رفت به سمت چادر فرماندهی گروهان.
دقایقی بعد به همراه فرمانده گروهان به جمعمون برگشتند و اعلام کردند وقتی فردی با این سطح از معلومات در دسته وجود داره،صلاح نیست که دیگه ایشون فرمانده باشه.