#سحر_نوشت :)
اگر از دست کسی ناراحت شدید،
دو رکعت نماز بخوانید،
بگویید: خدایا! این بنده تو حواسش نبود،
من گذشتم. تو هم ازش بگذر ...
شهید حسن باقری
#چقدر_عقبیم...
#شهدا
#سحر_نوشت :)
اگر از دست کسی ناراحت شدید،
دو رکعت نماز بخوانید،
بگویید: خدایا! این بنده تو حواسش نبود،
من گذشتم. تو هم ازش بگذر ...
شهید حسن باقری
#چقدر_عقبیم...
#شهدا
نصیحت پدرانه رهبر معظم انقلاب به یک دختر شهید:
همیشه در میدان های اجتماعی به صورت #مهاجم وارد شوید نه #مدافع این یادتان باشد...
پ ن:
از زبان منتقدان خود درگیر همیشگی افسران:
منبع لطفا
کجا اینو گفتن؟!
آدم بی منبع نباید هیچیو قبول کنه
_
روایت از اهل بیت داریم به این مضمون حرف حق رو بپذیر حتی از دشمن!
اسکناس را دیده اید؟
هر چه تکانش بدهی صدا نمیدهد...
صداها برای پول خرد وسکه است...
آدم ها هم همینند...
دانه درشت هایش بی صدا اند...
و
همه اجرها در گمنامی است...
#شهادت_هنر_مردان_خداست
حضرت آقا (امروز ) :
امروز ما گرفتاریم؛ ما امروز به این چیزها احتیاج داریم. امروز جوان ما برای ازدواج، برای گزینش همسر چهجوری فکر میکند و چهجوری باید فکر کند؟
گاهی بعضیها پیش ما شکایت میکنند که ما الگو به جوانهایمان نشان نمیدهیم؛ خب، این هزاران الگو؛ ۳۰۰۰ الگو (اشاره به نحوه ازدواج شهدا)
#شهید...
نام و نام خانوادگی: جواد حاتمی #کلیشادی
نام پدر: حسین
تاریخ تولد:۱۳۴۱/۰۱/۰۲
میزان تحصیلات: ابتدایی
تاریخ شهادت: ۱۳۶۲/۱۲/۰۵
محل شهادت: جزیره #مجنون عملیات #خیبر
نحوه شهادت: #مفقودالاثر
سخن شهید: به امید سعادت ابدی که آن را در شهادت و راه و روش زندگی امام#حسین (ع) می جویم
باوجودی که چنبار شده #روزسوم رو نیگاه کردم،اما هر دفه لحظه بیرون بردن سمیره خواهر رضا توسط رضا و دوستاش از خونه محاصره شده رو میببنم اشکمو در میاره...
خیلی تاثیر گذاره این تیکه ش.
در نهایت پس از چند جلسه در چادر فرماندهی گردان اون جوان که مدت بیش از دو سال به عنوان سرباز در یکی از گردان های تکاوری ارتش خدمت کرده بود به عنوان معاون دوم گروهان معرفی گردید و معاون قبلی هم به عنوان فرمان ده جدید دسته معرفی شد.
#گردان_حضرت_زینب (س)
#ساپورت_پوش
#شیفتگان_خدمت
معلم ادبیات دخترم دیروز بعنوان اولین درس بعد از شعر اول کتاب درس صفحه 93 رو داده . درس دروازه ای به آسمان . درباره خرمشهر و شهید جهان آرا
بخاطر هفته دفاع مقدس . خیلی خوشم اومد . معلم مکتبی کم گیر میاد.
#شهید...
نام و نام خانوادگی: قدرت الله #جعفری کلیشادی
نام پدر: سیف الله
تاریخ تولد:۱۳۳۹/۱۰/۲۰
میزان تحصیلات: پنجم ابتدایی
تاریخ شهادت: ۱۳۶۰/۰۶/۱۷
محل شهادت: #سنندج
نحوه شهادت: توسط نیروهای کموله و دموکرات
سخن شهید: چقدر گواراست مرگ در راه خدا و #شهادت و چقدر ناگوار است مرگ در بستر #ذلت . من با چشمی باز و دلی روشن و فکری آگاه هدفم را انتخاب نمودم و امیدوارم راهم تنها و تنها فی سبیل الله باشد
شهید سید حسین روح الامین
ایشون بعنوان شهید هفته برای #ختم-قرآنی انتخاب شده بودند
و البته در آخرین شماره #نشریه-میعاد هم که چند لحظه قبل دیدم، قسمتی متعلق به ایشون بود.
و من اصلا این رو اتفاقی نمی دونم...
#شهدا-زنده-اند
نثار این شهید و همه شهدای راه خدا، صلواتی هدیه کنید..
با توجه به وضعیت منطقه از جمله وجود سد دربندیخان بنا شده بود که گردان ما در این عملیات حضور داشته باشه.
برای بچه های غواص گردان حضرت زینب این اولین بار بود که این ماموریت تعریف شده بود. حضور در یک منطقه کوهستانی.
فرماندهان با تلاش فراوانی داشتند تا تجربیات حضور خودشون در مناطق کوهستانی رو به نیروهای کم تجربه تر منتقل کنند و باز هم تشکیل کلاس های تبادل تجربه..
فرمانده دسته تلاش داشت تا تفاوت های سنگرهای مهمات در مناطق کوهستانی رو با مناطق هموار تشریح کنه..
و مجددا تاکید کنه که هنگام خنثی سازی سنگرها حواسمون خیلی به این موضوع باشه. چون هم باعث تلفات سنگین می شد و هم مقدار زیادی سلاح و مهمات از دست می رفت.
در انتها تقاضا کرد که اگه کسی تجربه ای در این خصوص داشت بیان کنه.
یه جوان تازه وارد اومد جلو و شروع کردن به تشریح دقیق سنگر های مورد نظر و راه های دقیق تشخیص اون ها...
اما در بین بهت و حیرت همه گفت یه موضوعی میتونه از این هم پر اهمیت تر باشه!
سنگرهای دیدبانی دشمن.
و بعد توضیح داد لوازمی که دشمن در اختیار داره اهمیتش برای ما به مراتب بالاتر از مهمات درون ذاقه ها هست و مشخصات دقیق اون سنگر ه رو هم تشریح کرد و رفت سر جای خودش نشست.
همه منتظر بودیم فرمانده دسته مجددا بیاد و جلسه رو ادامه بده.
اما ایشون بلند شد و رفت به سمت چادر فرماندهی گروهان.
دقایقی بعد به همراه فرمانده گروهان به جمعمون برگشتند و اعلام کردند وقتی فردی با این سطح از معلومات در دسته وجود داره،صلاح نیست که دیگه ایشون فرمانده باشه.