سعدالله زارعی در صفحه شخصی خود به نقل خاطرهای از ساده زیستی شهید رجایی پرداخت و نوشت:
خداوند شهید رجایی را قرین رحمت فرماید. یک زمانی که در شیراز مسئولیتی داشتم، برای سمیناری در بهمن 59 به تهران امدم و شب با شهید رجایی نخست وزیر هم سفره شدیم و من در فاصله چند نفری و روبروی او بودم. شام سیب زمینی آب پز و گوجه و تخم مرغ آب پز بود که در سفره ای روی زمین قرار داشت.
یکی از دوستان جوان - که آنموقع همه ما دوستان جوان هیجده تا بیست ساله بودیم - رو به شهید رجایی کرد وگفت: آقای نخست وزیر! امشب گرفتار شده ای و مجبوری شام را با فقرا میل کنید! شهید رجایی با خنده ملیحی که آن دندان مشهورش را نمایان کرد، گفت: امشب شام شاهانه میخورم چون در نخست وزیری فقط سیب زمینی آب پز است بدون گوجه و تخم مرغ آب پز!
جای شما خیلی خالی، آن شب شام خیلی چسبید. خدایش رحمت واسعه بفرماید و حق بزرگش را بر ما ببخشاید.